مقدمه: توانمندسازی روش نوینی برای بقای سازمانهای پیشرو در محیط رقابتی است. به منظور بالاتر بردن کیفیت و کمیت خدمات ارائه شده در سازمانهای بهداشتی، ابعاد ساختاری آنها از عواملی است که می تواند در توانمندسازی کارکنانشان مؤثر واقع شود.
هدف: تعیین رابطه بین ابعاد ساختار سازمانی و ابعاد توانمندسازی روانشناختی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی می باشد.
مواد و روشها: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی است که به صورت مقطعی در سال۹۰- ۱۳۸۹ در دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شده است. نمونه پژوهش کلیه کارکنان شاغل (نفر۶۰۰) در واحدهای دانشگاه (بیمارستان های سطح شهر مشهد، دانشکده های آموزشی، معاونتهای ستادی و شبکه های بهداشت و درمان) بوده اند. روش نمونه گیری بصورت طبقه ای و تصادفی ساده بوده است. ابزار گردآوری داده ها مشتمل بر ۲ پرسشنامه استاندارد توانمندسازی (اسپیرتز) و پرسشنامه ساختار سازمانی (استیفن رابینز) بوده است ضریب آلفای کرونباخ سؤالات توانمندی (۸۹/۰) و ابعاد ساختار سازمانی؛ بین (۷۱/۰) تا (۸۳/۰) تعیین گردید. برای تجزیه و تحلیل از ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن و آزمون کلمگروف اسمیرنوف و نرم افزار ۱۱ SPSS استفاده شد.
یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها نشان دادند که ارتباط معنی داری بین ابعاد ساختار سازمانی و توانمندی روانشناختی کارکنان وجود ندارد (۲۸/۰= P و ۰۴۶/۰= r). بین شغل و سطح تحصیلات، رسمیت و احساس معنی دار بودن کار و رسمیت و احساس شایستگی ارتباط معنی داری وجود داشت (۵ ۰/۰>P).
نتیجه گیری: با توجه به یافته ها به مدیران پیشنهاد میشود روش های انگیزشی در کارکنان دارای سطح تحصیلی بالاتر ازکارشناسی مورد توجه قرار دهند و با روشهای توسعه و غنی سازی شغل زمینه افزایش توانمندی آنان را فراهم آورند.