استادیار، مرکز تحقیقات سالمندی ایران، گروه سالمندی، دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی، تهران، ایران ، vahidrashedi@yahoo.com
چکیده: (76 مشاهده)
مقدمه: اگرچه بسیاری از سالمندان به دلیل عواملی مانند بیماریهای مزمن، از دست دادن عزیزان و انزوای اجتماعی در معرض چالشهای سلامت روان هستند، با این حال تجربه مشکلات سلامت روان بخش ذاتی از سالمندی نیست. هدف: این گزارش سیاستی به بررسی یافتههای تحلیل ثانویه دادههای فاز دوم مطالعه عدالت در سلامت شهری میپردازد که نابرابریهای سلامت روان در میان جمعیت سالمند تهران را مورد تحلیل قرار داده است. مواد و روش ها:این مطالعه تحلیل ثانویهای براساس دادههای فاز دوم مطالعه عدالت در سلامت شهری (Urban HEART-2) می باشد که یک ارزیابی سلامت در مقیاس کلان در سال 2011 بود و شامل نمونهای معرف از 5326 سالمند تهرانی 60 سال و بالاتر می باشد. این مطالعه با استفاده از نمونهگیری چندمرحلهای خوشهای، تعمیم پذیری جمعیتشناختی گستردهای در سطح شهر تهران را تضمین کرد. یافته ها:یافتهها نشان داد که مردان به طور کلی سلامت روان بهتری را گزارش کردند، به ویژه در زمینه اضطراب، بیخوابی و افسردگی، با شاخص جینی که برابری بیشتر سلامت روان در مردان نسبت به زنان را نشان میداد. نابرابریهای اقتصادی-اجتماعی در سلامت روان از طریق شاخص تمرکز آشکار شد و نقش تعیینکنندههای اجتماعی در تأثیرگذاری بر نتایج سلامت روان در میان سالمندان را برجسته کرد. با این حال، این نابرابریها به طور قابل توجهی بر اساس جنسیت متفاوت نبودند. نتیجه گیری:این مطالعه نیاز به مداخلات هدفمند برای مقابله با عوامل اجتماعی تأثیرگذار بر سلامت روان، مانند سطح درآمد و دسترسی به مراقبتهای بهداشتی را نشان میدهد. سیاستهای مؤثر باید نیازهای خاص جنسیتی در سلامت روان را در نظر بگیرند، منابع مالی و بهداشتی را برای سالمندان کمدرآمد افزایش دهند و آگاهی از سلامت روان را در تمام سطوح آموزشی ارتقاء دهند تا نتایج سلامت عادلانهتری ایجاد شود و کیفیت زندگی جمعیت سالمند تهران بهبود یابد. کلمات کلیدی: سلامت روان، سالمندان، نابرابری، گزارش سیاستی
Rashedi, Asadi-Lari M. Mental Health Inequality among Older Adults: A Policy Brief. مدیریت پرستاری 2025; 13 (3) :9-10 URL: http://ijnv.ir/article-1-1128-fa.html
راشدی وحید، اسدی لاری محسن. نابرابری سلامت روان در سالمندان: یک خلاصه سیاستی. فصلنامه مديريت پرستاري. 1403; 13 (3) :9-10