مقدمه: قدرت سازمانی در حرفه پرستاری عاملی اثرگذار بر بهره وری سازمانی، عملکرد صحیح وظایف و افزایش رضایتمندی شغلی میباشد. درک صحیح پرستاران از مقوله فوق میتواند دستیابی به موارد یاد شده را تسریع نماید. هدف: این پژوهش با هدف تعیین درک پرستاران از قدرت سازمانی حرفه پرستاری صورت گرفت. مواد و روشها: پژوهش فوق یک مطالعه توصیفی بود که در سال (1391) در بخشهای داخلی جراحی مراکز آموزشی درمانی تبریز انجام و 165پرستار انتخاب شده از طریق شیوه تصادفی ساده با استفاده از پرسشنامه قدرت سازمانی سایلوف و کینگ SKAGPO): Sieleoff-King Assessment of Group Power within Organization) مورد بررسی قرار گرفتند و امتیازات در 8 زیر مجموعه قدرت سازمانی مدل کینگ محاسبه شد. روایی پرسشنامه فوق با استفاده از روایی محتوا و پایایی آن توسط آزمون مجدد انجام و معادل 89/0محاسبه گردید. برای تعیین ارتباط بین متغییرهای دموگرافیک با درک پرستاران از قدرت سازمانی از t-test و ANOVA استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد 94/77 % پرستاران درک محدودی نسبت به قدرت سازمانی حرفه پرستاری داشتند و در اجزای مفهوم قدرت، درک پرستاران از دورنمای قدرت (با میانگین=93/3) و تأثیر قدرت در دستیابی به اهداف (با میانگین=87/3) در بالاترین حد و در خصوص منابع قدرت (با میانگین=78/1)، تأثیر فشارهای محیطی (با میانگین=15/2) و اثربخشی ارتباط در پرستاری (با میانگین=11/2) در پایین ترین حد قرارداشت. بین سابقه کاری و درک پرستاران از فشارهای محیطی (002/0= p)، ایفای نقش و نظارت (04/0= p) و نیز سن با زیر مجموعه اثر فشارهای محیطی و نقش ارتباط معنا دار آماری وجود داشت (007/0= p). نتیجه گیری: نتایج مطالعه فوق، ضرورت واضح سازی تعریف قدرت و فرآیندهای سازمانی آن از طریق آشناسازی پرستاران با مدل های پرستاری و نیز تغییر ساختار مدیریتی، به کارگیری استراتژیهای مناسب و فراهم سازی تدابیر لازم جهت تصمیم گیری مستقل پرستاران در سیستم درمانی جهت ارتقاء قدرت سازمانی پرستاران را مطرح میسازد. |